معنی مریم کاویانی

حل جدول

مریم کاویانی

از بازیگران سریال مدینه

از بازیگران فیلم پوسته

بازیگر فیلم اخراجی ها 3


مریم کاویانی، نیما شاهرخشاهی

بازیگر فیلم اخراجی ها 3


مریم کاویانی ، نیما شاهرخ‌شاهی

بازیگر فیلم اخراجی ها 3

لغت نامه دهخدا

کاویانی

کاویانی. (ص نسبی) کاویان. منسوب به کاوه. (یادداشت مؤلف). درفش کاویانی، درفش کاوه است. اختر کاویان. رجوع به کاویانی درفش شود.


مریم

مریم. [م َرْ ی َ](اِخ) نام مادر عیسی مسیح علیه السلام و او دختر عمران بن ماثان و مادرش حِنَّه بود. بعضی نام پدر او را یواکیم نوشته اند. لقبش عذراء و بتول است. مادر عیسی(ع) دختر عمران و از نسل داود است. برطبق قرآن کریم مادر او پیش از ولادت کودک نذر کرده بود که او را در صومعه به خدمت گمارد سپس زکریا تکفل او را عهده دار شد.چون به هجده سالگی رسید روح القدس بر او ظاهر شد و مریم را به عیسی باردار ساخت. پرتستانها اعتقاد دارند که عیسی فرزند یوسف نجار است: قال یا مریم اءَنّی ̍ لک ِ هذا.(قرآن 37/3). واذ قالت الملئِکه یا مریم ًان ّ اﷲ اصطفیک ِ و طهّرک و اصطفیک علی نساء العالمین.(قرآن 42/3). قالوا یا مریم لقد جئت ِ شیئافَریّا.(قرآن 27/19). انّی ه سمَّیتُهَا مریم و انی اُعیذها بک...(قرآن 36/3). و مریم ابنه عمران التی هأحصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا.(قرآن 12/66).
نبینی که عیسی مریم چه گفت
بدانگه که بگشاد راز نهفت.
فردوسی.
جبرئیل آمد روح همه تقدیسی
کردم آبستن، چون مریم بر عیسی.
منوچهری.
گل آبستن از باد مانند مریم
هزاران پسرزاده از چارمادر.
ناصرخسرو.
مریم مشتری فر است که عقل
جان برآن مشتری فر افشانده است.
خاقانی.
گفتی شب مریم است یکشبه ماهش مسیح
هست مسیحش گواه نیست بکارش قسم.
خاقانی(دیوان چ عبدالرسولی ص 266).
چه بود آن نفخ روح و غسل و روزه
که مریم عور بود و روح تنها.
خاقانی.
من نخلم و تو مریم من عازرم توعیسی
نخل از تو گشت تازه جان از تو یافت عازر.
خاقانی.
مریم دعاش گفت که چون نصرت تو دیدم
از زحمت یهود غم خیبری ندارم.
خاقانی(دیوان چ سجادی ص 281).
به روح القدس و نفخ روح و مریم
به انجیل و حواری و مسیحا.
خاقانی.
احیای روان مردگان را
بویت نفس مسیح مریم.
سعدی.
- مریم ِ آبستن بودن، مریم ِ بارداربه عیسی بی شوی:
مریم آبستنی است لعل تو از بوسه باش
تا به خدائی شود عیسی تو متهم.
خاقانی.
- پسر مریم، عیسی علیه السلام:
خورشید رابرِ پسرِ مریم است جای
جای سها بود به برِ نعش و دخترش.
خاقانی(دیوان چ سجادی 220).
- رشته ٔ مریم. رجوع به همین ترکیب ذیل کلمه ٔ رشته شود:
تنم چون رشته ٔ مریم دوتایست
دلم چون سوزن عیسی است یکتا.
خاقانی.
- روزه ٔ مریم، اشاره ٔ به روزه ای است که حضرت مریم بفرمان خداوند بگرفت:
روح به روز وصال روزه ٔ مریم گرفت
عید مسیح است خیز روزه گیاهی بیار.
خاقانی.
- مریم آستین،دارای آستینی چون مریم عمران پاک:
عصمهالدین شاه مریم آستین
کآستانش بر جنان خواهم گزید.
خاقانی.
- مریم بکر معانی، با معانی و مضمونهای بکر چون مریم(ع):
مریم بکر معانی را منم روح القدس
عالم ذکر معانی را منم فرمانروا.
خاقانی.
- مریم پاک جان، که جان آلوده ٔ گناه ندارد. معصوم:
روح القدس آن صفا کزو دید
از مریم پاک جان ندیده ست.
خاقانی.
- مریم دوشیزه، مریم عذرا. مریم باکره:
مریم دوشیزه باغ نخل رطب بیدبن
عیسی یک روزه گل مهد طرب گلستان.
خاقانی.
- مریم عور، کنایه از شاخ درخت انگور است در ایام خزان و برگ ریزان.(برهان)(آنندراج).

مریم. [م َرْ ی َ](اِ) هر زن پارسا که حدیث مردان را دوست دارد.(منتهی الارب).

مریم. [م َرْ ی َ](اِخ) برحسب روایات نام دختر قیصر روم است که پدرش او را به تزویج خسرو پرویز در آورد و او مادر شیرویه بود. نظامی نیز در داستان خسرو و شیرین ذکر او را آورده است:
بفرمود تا مریم آمد به پیش
سخن گفت با او ز اندازه بیش.
فردوسی.
مریم دختر قیصر کی مادر شیرویه بود و گردیه خواهر بهرام چوبین کی زن او [خسرو پرویز] بود هر دو را به مدائن نشانده بود در دارالملک.(فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 107 و ص 108).

مریم. [م َرْ ی َ](اِخ) نام سوره ٔ نوزدهم از قرآن کریم، که مکیه است. نود و هشت آیت دارد و پس از سوره ٔ کهف و پیش از طه قرار دارد و با آیه ٔ کهیعص آغاز شود.


درفش کاویانی

درفش کاویانی. [دِ رَ ش ِ] (اِخ) درفش کاویان. اختر کاویان. علم کاویان:
بکردار درفش کاویانی
بنقش وشّی و کوفی سراسر.
دقیقی.
درفش کاویانی بر سر شاه
چو لختی ابر کافتد بر سر ماه.
نظامی.
رجوع به درفش کاویان شود.


کاویانی درفش

کاویانی درفش. [دَ رَ] (اِخ). این درفش همیشه مایه ٔ فتح و ظفر برای شاه ایران بوده... درروزگار خلافت عمربن خطاب ابوعبیده ٔ ثقفی سردار عرب در محاربات ایران و عرب کشته شد. سلمان فارسی تأثیر رایت کاویانی دانسته داشت. حقیقت امر را اظهار کرد واستعانت از علی بن ابیطالب خواستند. او شکل صد و یک درصد در ساعت سعد کشید و بر رایت اهالی اسلام نصب کردند در این ایام عجم درفش کاویانی را که بجواهر گرانبها مرصع بود با رستم فرخزاد به جنگ عرب فرستاده بودند. پس از سه روز جنگ متواتر لشکر عرب بر سپاه عجم غالب شد و درفش کاویانی را از پارسیان بگرفتند و در هنگام تقسیم غنایم آن چرم مرصع را پاره پاره و به اهل اسلام قسمت نمودند. (از انجمن آرای ناصری):
برافراخته کاویانی درفش
همه نامداران زرینه کفش.
فردوسی.
فروهشت زو سرخ و زرد و بنفش
همی خواندش کاویانی درفش.
فردوسی.
هوا سرخ و زرد و کبود و بنفش
ز تابیدن کاویانی درفش.
فردوسی.
بسی برتر از کاویانی درفش
بمنجوق برزد پرندی بنفش.
نظامی.
رجوع به اختر کاویان، درفش کاویان، کاوه، و کاویان شود.

فرهنگ عمید

کاویانی

مربوط به کاوه، شخصیت اساطیری شاهنامه،


مریم

(زیست‌شناسی) = گُل * گل مریم
نوزدهمین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۹۸ آیه، کهیعص،

فرهنگ معین

مریم

گیاهی است زینتی از تیره نرگسی ها. این گیاه علفی و دارای گل های سفید زیبایی است که دارای عطر مطبوعی می باشد. اصل این گیاه را از ایران می دانند، مریم عذرا مادر حضرت عیسی (ع) دختر عمران که در هجده سالگی روح القدس بر او ظاهر شد و مریم عیسی ([خوانش: (مَ یَ)]

معادل ابجد

مریم کاویانی

388

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری